[ لمتابعة رابط المشاركـــــــــة الأصلية للبيـــــــــــان ]
الإمام ناصر محمد اليماني
04 - ربیع الثانی - 1434 هـ
14 - 02 - 2013 مـ
۲۶-بهمن-۱۳۹۱ه.ش.
04:32 صبح
ــــــــــــــــ


سخنان امام مهدی امام العالمین خطاب به سلفی‌ها وعلمای شیعه و سنی وتمام علما وامت اسلامی.....

بسم الله الرحمن الرحيم و صلوات و سلام بر تمامی رسولان الهی از اولین تا آخرینشان جدّم، محمد رسول الله وخاندان پاکش و کسانی که تا روز برانگیخته‌شدن، با نیکی از آنان پیروی می‌کنند و اما بعد...
در حقیقت منظور از مقام کریم [آن جایگاه پرکرامت]، مقام عزّت و ملک است چه در دنیا باشد و چه در آخرت. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَاتْرُ‌كِ الْبَحْرَ‌ رَ‌هْوًا ۖ إِنَّهُمْ جُندٌ مُّغْرَ‌قُونَ ﴿٢٤﴾ كَمْ تَرَ‌كُوا مِن جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ ﴿٢٥﴾ وَزُرُ‌وعٍ وَمَقَامٍ كَرِ‌يمٍ ﴿٢٦﴾ وَنَعْمَةٍ كَانُوا فِيهَا فَاكِهِينَ ﴿٢٧﴾ كَذَٰلِكَ ۖ وَأَوْرَ‌ثْنَاهَا قَوْمًا آخَرِ‌ينَ ﴿٢٨﴾} صدق الله العظيم [الدخان]
به فرموده خداوند تعالی بنگرید:
{
كَمْ تَرَ‌كُوا مِن جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ ﴿٢٥﴾ وَزُرُ‌وعٍ وَمَقَامٍ كَرِ‌يمٍ ﴿٢٦﴾}صدق الله العظيم
از این گفتارِ حقّ، استنباط می‌کنیم مقام کریم، مقام عزّت و ملک است که می‌تواند در دنیا باشد یا در آخرت.
در آخرت نیز طبق وعده‌ای که خداوند به نبیّ‌اش داده، مقام کریم در جنة النعیم است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِيمِ
{وَالضُّحَىٰ ﴿١﴾ وَاللَّيْلِ إِذَا سَجَىٰ ﴿٢﴾ مَا وَدَّعَكَ رَ‌بُّكَ وَمَا قَلَىٰ ﴿٣﴾ وَلَلْآخِرَ‌ةُ خَيْرٌ‌ لَّكَ مِنَ الْأُولَىٰ ﴿٤﴾ وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَ‌بُّكَ فَتَرْ‌ضَىٰ ﴿٥﴾ أَلَمْ يَجِدْكَ يَتِيمًا فَآوَىٰ ﴿٦﴾ وَوَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدَىٰ ﴿٧﴾ وَوَجَدَكَ عَائِلًا فَأَغْنَىٰ ﴿٨﴾ فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلَا تَقْهَرْ‌ ﴿٩﴾ وَاَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ‌ ﴿١٠﴾ وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَ‌بِّكَ فَحَدِّثْ ﴿١١﴾}صدق الله العظيم[الضحى]

بنابر این خداوند به رسولش وعده مقام کریم در جنات النعیم را داده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَلْآخِرَ‌ةُ خَيْرٌ‌ لَّكَ مِنَ الْأُولَىٰ ﴿٤﴾ وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَ‌بُّكَ فَتَرْ‌ضَىٰ ﴿٥﴾} صدق الله العظيم،
و این همان مقام محمودی است که خداوند به عنوان پاداشی نیکو به جدّم محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم عنایت فرموده و ایشان که صلوات و سلام بر او باد، به آن راضی شده است.
تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَكَ عَسَى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا﴿۷٩﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
و این مقامی است که خداوند با آن، عبد و رسولش محمد را مورد تکریم قرار داده و ایشان که صلوات و سلام بر او باد، به این مقام راضی شده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَلْآخِرَ‌ةُ خَيْرٌ‌ لَّكَ مِنَ الْأُولَىٰ ﴿٤﴾ وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَ‌بُّكَ فَتَرْ‌ضَىٰ ﴿٥﴾} صدق الله العظيم.
به این ترتیب «مقام محمود»، مقام عزّت و ملک است زیرا که مقامات اهل جنت با هم تفاوت دارند و مقامِ اهل جنت نیز بهتر از مقام اهالی آتش است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{اولَـٰئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْ‌فَةَ بِمَا صَبَرُ‌وا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلَامًا ﴿٧٥﴾ خَالِدِينَ فِيهَاۚ حَسُنَتْ مُسْتَقَرًّ‌ا وَمُقَامًا ﴿٧٦﴾ }صدق الله العظيم[الفرقان]
ولی درباره‌ی مقام اهالی آتش، خداوند فرموده است:
{إِنَّهَا سَاءَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا﴿۶۶﴾} صدق الله العظيم [الفرقان].
به این ترتیب «مقام محمود»، مکانی است که خداوند برای تکریمِ نبیّ خود آماده کرده و ایشان نیز به آن راضی شده است و مقامات بندگان خداوند در پیشگاه او تا عرش، بر طبق درجاتشان مشخص شده و حتی ملائکه هم از این امر مستثنی نیستند و مقامات یک‌سان ندارند.ملائکه مقرب خداوند الرحمن می‌گویند:
{وَمَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَّعْلُومٌ ﴿١٦٤﴾ وَإِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ ﴿١٦٥﴾ وَإِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ ﴿١٦٦﴾} صدق الله العظيم [الصافات].
اما آنان که ندانسته به خدا نسبت می‌دهند، همان کسانی که ایمان نمی‌آورند مگر آلوده به شرک، درباره فرمایش خداوند:{وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَكَ عَسَى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا﴿۷٩﴾}صدق الله العظيم؛ فتوا داده و گفته‌اند این «مقام شفاعت» است که به محمدٍ رسول الله صلّى الله عليه و آله و سلم عطا گردیده است. پس ما به درستی فتوا می‌دهیم که «مقام»، جایگاه بندگان در جنةالنعیم است که تا عرش عظیم ادامه دارد، چرا که بهشت، به صورت غرفه‌هايى است كه بالاى آنها غرفه‌هايى [ديگر] بنا گردیده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{لَكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِنْ فَوْقِهَا غُرَفٌ مَبْنِيَّةٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَعْدَ اللَّهِ لا يُخْلِفُ اللَّهُ الْمِيعَادَ﴿۲۰﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
که بالاترین آن، مقام «وسیله» است و این مقام، رفیع‌ترین غرفه جنت است و بعد از «وسیله»، عرش الرحمن است و بعد از عرش الرحمن، پروردگار است که بر عرش عظیم قرار داشته و مسلط است. جز الله، خدایی نیست، او شریکی ندارد، پس او را بپرستید و به او شرک نیاورید و جز خدا هیچ کس از بندگانش را نخوانید تا در نزد کسی که از همه بخشنده‌تراست شفاعت کند. خداوند ارحم الراحمین است. من شما را به حق نصیحت می‌کنم، آیا هدایت می‌شوید؟
ای علمای امت و ای تمامی مسلمانان! آیا می‌دانید کسی که همراه با خدا، کس دیگری را بخواند، دعایش گمراهی آشکاری است؟ شاید کسی سؤال کند: «ناصر محمد! آیا فرموده خداوند تعالی را برای ما تبیین می‌کنی:
{فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا﴿۱۸﴾} صدق الله العظیم [الجن]
پاسخ امام مهدی ناصر محمد یمانی این است که: منظور دعای کسانی است که به بهانه گناهانشان، مستقیم خداوند را نمی‌خوانند، بلکه از بندگان مقرب خدا می‌خواهند خدا را برایشان بخواند؛ منــزه است پروردگار من! آیا بندگان مقرب، از خدای ارحم الراحمین رحیم‌تر هستند؟ بیایید به آیات محکم کتاب، در مورد دعا و درخواست بنده از بنده جهت انجام شفاعت نزد رب المعبود، نگاهی کنیم و ببینیم آیا این دعا گمراهی آشکاری نیست؟ جواب را در محکمات کتاب پیدا می‌کنیم که خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَقَالَ الَّذِينَ فِي النَّارِ‌ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادْعُوا رَ‌بَّكُمْ يُخَفِّفْ عَنَّا يَوْمًا مِّنَ الْعَذَابِ ﴿٤٩﴾ قَالُوا أَوَلَمْ تَكُ تَأْتِيكُمْ رُ‌سُلُكُم بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا بَلَىٰ قَالُوا فَادْعُوا وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِ‌ينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [غافر].
ای خردمندان! شما را به خدا، آیا متوجه فتوایِ خداوند در آیات محکم کتابش نمی‌شوید؟ خداوند «طلب شفاعت از بنده، به‌جای دعا و درخواست از خداوند» را دعایی با گمراهی آشکار دانسته است؟ در گفتار خداوند تعالی تدبر کنید:
{وَقَالَ الَّذِينَ فِي النَّارِ‌ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادْعُوا رَ‌بَّكُمْ يُخَفِّفْ عَنَّا يَوْمًا مِّنَ الْعَذَابِ ﴿٤٩﴾ قَالُوا أَوَلَمْ تَكُ تَأْتِيكُمْ رُ‌سُلُكُم بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا بَلَىٰ قَالُوا فَادْعُوا وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِ‌ينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [غافر].
خداوند درخواستِ کافران از بندگان را، یعنی «در نزد او شفاعت کنند تا مگر یک روز از عذابشان کاسته شود»، گمراهی آشکار می‌شمارد، چرا که خداوند، خواندن کس دیگری با خدا را بر بندگانش حرام فرموده است. بندگان باید مستقیم از او بخواهند. تصدیق فرموده خداوند تعالی است:
{أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاء الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِيلاً مَّا تَذَكَّرُونَ﴿۶۲﴾} صدق الله العظيم [النمل].
و فرموده خداوند تعالی :
{وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ﴿۶۰﴾} صدق الله العظيم [غافر].
ای بندگان! خدا از خداوند بترسید. چه کسی از خداوند ارحم الراحمین به شما مهربان‌تر است؟ ولی وقتی از بندگان بخواهید که خداوند را برای شما بخوانند، این به معنای کافر شدن نسبت به صفتِ ارحم الراحمین بودن خداوند است. شما را چه شده که این گونه حکم می‌کنید؟ ای کسانی که ندانسته به خداوند نسبت می‌دهید، از خدا بترسید! شما به علت اینکه با ظن و گمان به خدا نسبت داده‌اید، هم خودتان را به گمراهی کشانده‌اید و هم امتتان را، ظن و گمان که در مقابل حق کفایتتان را نکرده و به کارتان نخواهد آمد؛ گر چه فکر کنید هدایت شده‌اید...
شاید کسی بپرسد: «ناصر محمد! یعنی تو شفاعت بندگان را در پیشگاه خداوند رد می‌کنی؟» پاسخ مستقیم خداوند در آیات محکم کتابش پاسخ اوست. خداوند تعالی می‌فرماید:

{وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْ يُحْشَرُوا إِلَى رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِيٌّ وَلا شَفِيعٌ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ﴿۵۱﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
آیا نیازی به تأویل این آیه است؟ و جواب: این آیه از محکمات کتاب بوده و در آن، بندگان را از اینکه منتظر شفاعت دیگران در محضر خداوند باشند نهی می‌نماید. لذا خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْ يُحْشَرُوا إِلَى رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِيٌّ وَلا شَفِيعٌ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ﴿۵۱﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
و تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فِيهِ وَلا خُلَّةٌ وَلا شَفَاعَةٌ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ*﴿۲۵۴﴾}صدق الله العظيم [البقرة].*
و تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَذَكِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَلا شَفِيعٌ وَإِنْ تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لا يُؤْخَذْ مِنْهَا}صدق الله العظيم [الأنعام:۷۰].

و تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ مَا لَكُم مِّن دُونِهِ مِن وَلِيٍّ وَلا شَفِيعٍ أَفَلا تَتَذَكَّرُونَ﴿۴﴾} صدق الله العظيم [السجدة].
شاید کسی سوال کند: «پس شفاعتی که نزد خداوند در قرآن از آن یاد شده است به چه صورتی است؟» امام مهدی ناصر محمد یمانی جواب می‌دهد: خداوند تعالی فرموده است:
{قُل لِّلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا لَّهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ﴿۴۴﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
سؤالی که مطرح می‌شود این است که: «مگر خدایی جز خداوند وجود دارد که نزد او شفاعت کند؟ چرا که می‌فرماید: {قُل لِّلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا لَّه مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ} صدق الله العظيم؟ سبحان الله! خداوند تعالی منزه و بسیار بالاتر از چنین نسبتی است».
امام مهدی پاسخ می‌دهد: خیر؛ مقصود این است که اگر واقعاً ایمان دارید که خداوند ارحم الراحمین است، بدانید بی‌هیچ شک‌و‌تردیدی تنها رحمت خدا در نزد نفس خودش است که در مقابل غضب و عذابش، شفاعتتان را می‌کند.

معذلک با وجود اینکه در رد «شفاعت بنده برای بنده در پیشگاه خداوند»، چنین آیات محکمی در ام الکتاب بیان شده است، کسانی که قلبشان دچار انحراف و گمراهی شده [و این انحراف چیزی جز شرک نیست]، آیات محکم و روشن کتاب خداوند را رها کرده و پشت سر می‌اندازند و به آیات متشابهی استناد می‌کنند که ظاهر آنها به شفاعت اشاره دارد، ولی در باطنشان تأویل [و تفسیر] دیگری نهفته است و با پیروی از ظاهر آیات، از راه درست منحرف می‌شوند.
ای مردم! بدانید بندگانیِ که خدا بخواهد، برای تحقق شفاعت در نفسِ خداوند، سخن خواهند گفت و رحمت خداوند، در برابرغضب و عذابش، شفاعت بندگانش را خواهد کرد و از میان بندگان، به قومی که محبوبان خداوندند و محبان او [يحبّهم الله و يحبّونه]، اجازه داده می‌شود که صحبت کنند و آنها جز حرف صواب و درست نخواهند گفت و شایسته هم نیست که برای احدی طلب شفاعت کنند و نمی‌کنند. در شأن این قوم به حق فتوا می‌دهم که: به خداوندی که جز او خدایی نیست سوگند، آنها به تمام ملکوت خداوند راضی نخواهند شد مگر اینکه خداوند راضی شود، چرا که عبادت «رضوان الله» برایشان وسیله‌ای برای رسیدن به بهشت نیست؛ بلکه غایت و نهایت آمال آنهاست؛ می‌دانید چرا؟ چون در نگاه آنها رضوان خدا بربندگانش، درحقیقت بهشتی بزرگ‌تر[نعیم الاعظم] از بهشت نعیم است و خودشان نیز الآن اين [نعيم اعظم] را درك می‌كنند [ و می‌بينند] و براین مطلب شاهدند.
شاید کسی بپرسد: «چطور رضوان خداوند را نعیم بزرگتری از جنت النعیم می‌بینند؟» جواب عبدالنعیم امام مهدی این است که آنها در زمره کسانی هستند که محبوبان خداوندند و محبان او [يحبهم الله ويحبونه] و از شدت حبّشان به خداوند می‌گویند: «چطور به جنات النعیم راضی شویم در حالی که محبوب‌ترین چیز نزد ما [خداوند] در نفسش برای بندگان گمراهش متحسر و حزین است؟ هیهات،هیهات که ما، تا او راضی نباشد، راضی شویم. به همین جهت رضوان خداوند از بندگانش نزد آنها نعیم اعظم است. آنها که رضوان خداوند غایتشان است و تا زمانی که او راضی نشود، هر چه که از ملک و ملکوت به آنان عطا گردد، باعث رضایتشان نخواهد گشت و خود آنها در حال حاضر و همین الآن براین امر گواهند. قومی را که حبیبان خدایند و محبان اوچنین خواهید یافت .
ممکن است کسی بپرسد: «ناصر محمد! آیا این گروه محبوبان خداوند و محبان او، که خداوند وعده برانگیخته شدنشان را در کتاب استوارش داده است، محبتشان به خدا بیش از محبت انبیا به خداوند است؟» جواب امام مهدی ناصر محمد یمانی این است که: به خداوندی که جز او خدایی نیست سوگند، اگر انبیا از حال خداوندشان و از شدتِ حسرت و حزن او خبر داشتند؛ تا او راضی نمی‌شد به بهشت راضی نمی‌شدند. لذا این گروه «محبوبان خداوند و محبان او»، بعد آنکه فرد باخبری از حال خداوند رحمن [خبیر بالرحمن]، به آنها خبر داد که خداوندشان متحسر و حزین است، رضوان او را غایت خود قرار دادند و اینجا بود که درنگ کرده و در فرمایش خداوند تعالی تدبر و تفکر کردند که می‌فرماید:
{إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿٢٩﴾ يَا حَسْرَ‌ةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّ‌سُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَ‌وْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُ‌ونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْ‌جِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُ‌ونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [يس].
اینجاست که چشمانشان پر از اشک شده و هر یک از آنان می‌گویند: «ای خدای عالمیان! پس چرا مرا آفریدی؟ حال که برایم آشکار شد که تو متحسر و حزین هستی، به عزت و جلالت سوگند! به حور العین و جنات نعیم راضی نخواهم شد تا راضی شوی و دیگر متحسر و حزین نباشی. وقتی کسی که از خودمان بیشتر دوستش داریم، متحسر و حزین باشد؛ حور العین و جنات نعیم وهر چه ملک و ملکوت هم در آن باشد چه فایده ای دارد؟ هیهات، هیهات یا ارحم الراحمین تا تو راضی نباشی ما به نعیم بهشت و حورها راضی نخواهیم شد». اینان هستند که قدر خداوند را، آن چنان که شایسته اوست دانسته و حق عبادتش را به‌جا آورده‌اند، چرا که رضوان خداوند غایتشان است نه وسیله‌ای برای ورود به بهشت.
به خداوند بزرگ قسم! خداوندی که استخوان‌های پوسیده و پراکنده را زنده می‌کند، تمام افرادی که در زمره «محبوبان خداوند و محبان او» هستند، وقتی هنوز در همین حیات دنیایی قرار دارند، به تمام ملکوت خدا راضی نمی‌شوند، مگر خدا راضی باشد. به خداوند سوگند! اگر به هر یک از آنها، درجات بالا و رفیع بهشت داده شود، راضی نشده و آن را وسیله‌ای قرار داده و به هر کس که خدا بخواهد انفاقش می‌کنند تا در مقابل آن، رضوان خدا بر بندگانش محقق شود. حتی اگر کارشان به محل پس‌مانده‌های بهشتیان بکشد و سپس خداوند به او فرماید: «مادامی که در راه کسب رضایت خداوند در نفسش، از درجاتِ بالای جنات نعیم گذشت کنی، این خواسته‌ات را برآورده می‌کنیم، اما خودت باید از بهشت بیرون رفته و به پس‌مانده‌های بهشتیان قناعت کنی؛ آیا راضی هستی که چنین کنی؟». جواب تمام «محبوبان خداوند و محبان او» یکی است: «بله خدای من. اگر که به این ترتیب نعیم اعظم من، یعنی رضوان نفس پروردگارم و حبیبم؛ تحقق می‌یابد. اگر خدای من و حبیب من برای بندگان گمراهش متحسر و حزین باشد، از جنات نعیم و حورهایش چه می‌خواهم! هیهات هیهات..از این که بدون راضی شدن او من راضی شوم، نه فقط بودن در میان پس‌مانده‌های بهشتیان، که حتی اگر به قیمت آن تمام شود که خودم را به جهنم بیندازم، خواهم انداخت و برایم مهم نیست...».
علمای امت به پافشاری این قوم که «محبوبان خداوندند و محبان او»، برای تحقق رضوان خداوند بر بندگانش بنگرید، آنها تنها به راضی بودن خداوند از خودشان بسنده نمی‌کنند. آنان «راضی بودن خداوند در نفس خود از همه بندگانش» را هدف خود می‌دانند و تا زمانی که بندگان خداوند شاکر نباشند، این رضوان محقق نخواهد شد.
تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنْ تَكْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنْكُمْ وَلَا يَرْضَىٰ لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ وَإِنْ تَشْكُرُوا يَرْضَهُ لَكُمْ} صدق الله العظيم [الزمر:۷].
لذا در این دنیا برای تحقق هدایت همه‌ی امت، در کنار امام مهدی قرار می‌گیرند؛ باشد که رضوان خداوند بر بندگانش تحقق یابد. این هدفشان و نهایت آرزویشان است که خداوند در نزد نفس خود راضی باشد، زیرا آنان رضوان خداوند را هدف نهایی خود می‌دانند؛ نه وسیله‌ای برای تحقق بهشت نعیم
.
و به حق شهادت می‌دهم كه هدف «محبوبان خداوند و محبان او»، عكس هدف شياطين انس و جن است، زيرا شياطين، فقط به غضب خداوند برخودشان اكتفا نمی‌کنند؛ بلكه غضب نفس خداوند را غايت خود برگزيدند و از آنجا که می‌دانستند خداوند كفر را برای بندگانش نمی‌پسندد، بلكه شكر گزار بودن بندگان مورد رضای اوست،روز و شب در تلاش‌اند تا مانع هدایت امت‌ها شوند تا امت‌ها شکرگزار خداوند نباشند و رضوان خداوند از بندگانش محقق نشود چرا که از رضوان خداوند کراهت دارند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا مَا أَسْخَطَ اللَّهَ وَكَرِهُوا رِضْوَانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ﴿۲۸﴾} صدق الله العظيم [محمد].
و بنابر اين، شياطين در هر زمان و مكانی که باشند، تلاش می‌کنند مردم هدایت نشده و شكرگزار نباشند تا رضوان خداوند تحقق نيابد، چرا که می‌دانند خداوند شكرگزاری را برای بندگان می‌پسندد؛ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنْ تَكْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنْكُمْ وَلَا يَرْضَىٰ لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ وَإِنْ تَشْكُرُوا يَرْضَهُ لَكُمْ} صدق الله العظيم [الزمر:۷]

شیاطین انس و جن می‌دانند خداوند از کفر بندگانش ناراضی است و شکرگزار بودن آنها را خوش می‌دارد. لذا شیطان رجیم در روایت‌های قرآن عظیم می‌گوید:
{ثُمَّ لآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ} صدق الله العظيم [الأعراف:۱۷].

پس شیاطین تنها به این اکتفا نمی‌کنند که بندگان خدا، با پیروی از شهوات و رها کردن نماز و اقداماتی مانند آن غضب خداوند را برانگیزند، بلکه بدون خستگی شب و روز در تلاش‌اند که رضوان خداوند بر بندگانش تحقق نیابد. لذا می‌کوشند تا مردم گمراه گشته و از انبیای الهی پیروی نکنند و شاکر نباشند و رضوان الهی نسبت به بندگان محقق نشود. ولی امام مهدی، بنده نعیم اعظم، و تمام بندگان نعیم اعظم، هدفی عکس هدف شیاطین انس و جن را انتخاب کرده‌اند و روز و شب در تلاش‌اند که تمامی مردم هدایت شوند، چرا که هدفشان تحقق رضوان الهی است و از آنجا که خداوند، کفر را نمی‌پسندد و از شاکر بودن بندگان راضی است؛ درتلاش‌اند تا تمام مردم در راه مستقیم بندگی خداوند قرار گرفته و چیزی را شریک او قرار ندهند. ما در این راه هیچ ترسی از تمام شیاطین جن و انس نداریم، چرا که ما به اذن خداوند عالمیان بر آنها غالب بوده و پیروزیم.
اما عده‌ای از سلفی‌ها و سایر گروه‌ها، بر علیه امام مهدی و انصارش اعلان جنگ کرده و به صورت شبانه‌روزی در تلاشند تا مانع پیروی مردم از دعوت امام مهدی ناصر محمد یمانی شوند. امام مهدی ناصر یمانی در این زمان، در دورانِ «گفتگوی قبل از ظهور»،چنین به آنان پاسخ می‌دهد: ای جماعت سلفی! شما از حزب الله هستید یا از حزب شیطان رجیم؟ اگر حق باشماست، دلیلتان بر علیه امام مهدی ناصر محمد یمانی و یارانش کدام است؟ امکان دارد یکی از جاهلان آنها بگوید:" «ناصر محمد یمانی! ما سلفی‌ها از اصحابِ علمِ حدیث هستیم و از اجداد [سلف] صالح پیروی می‌کنیم. اعلان جنگ ما علیه شما به علت این است که به احادیث سنت نبوی کافرید و می‌خواهید تنها از قرآن پیروی کنید و بس». پس پاسخ ناصر محمد یمانی به آنها این است که: به خداوند سوگند! من بیش از همه‌ی شما و تمامی مسلمانان به سنّت محمد رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلم، ایمان دارم و باورم به احادیث حق و صحیح بیش از شماست، چرا که شما بعد ازگفتن حدیث، می‌گویید: «و خداوند بهتر می‌داند. اگر درست گفته باشیم از جانب خداست و اگر به خطا رفته باشیم از جانب نفس خودمان و شیطان است». اما امام مهدی، وقتی بیانی را نقل کند، خواهد گفت: به خداوندی که جز او خدایی نیست قسم! من بدون هیچ شک‌وتردید و به حق سخن گفته‌ام، چرا که به کتاب خداوند و سنّتِ حق رسولش متمسک می‌شوم که نورعلی نور هستند. من فقط نسبت به احادیثی از سنت که مخالف محکمات قران باشند، کافرم. چرا که می‌دانم این حدیث از جانب شیاطین انس و جن آمده و به ناحق [به خداوند و رسولش] نسبت داده شده‌اند و آنها [شیاطین جن و انس]، کلام باطلی را که با ظاهری زیبا و فریبنده، آراسته گشته برای هم نقل می‌کنند. ای سلفی‌ها! ای اهل سنّت و شیعیان! شما را چه شده است که می‌خواهید مردم را از دعوت امام مهدی ناصر محمد یمانی دور کرده و او را وادار به پیروی از خواسته‌ها و هوس‌هایتان نمایید؟ به شما بگویم که هیهات هیهات....به خداوند آسمان و زمین قسم! تا زمانی که زنده باشم، حقّ، از هوس‌های شما تبعیت نخواهد کرد. پس اگر نيرنگى داريد، در برابر من به كار گيريد، [اشاره به آیه‌ی کریمه سوره المرسلات: فَإِن كَانَ لَكُمْ كَيْدٌ فَكِيدُونِ ﴿۳۹﴾] و سپس مهلتم ندهيد، [اشاره به آیه‌ی کریمه سوره هود: مِن دُونِهِ ۖ فَكِيدُونِي جَمِيعًا ثُمَّ لَا تُنظِرُونِ ﴿۵۵﴾]. به‌زودی خواهید دانست که بازگشت‌تان به کجاست [اشاره به آیه کریمه سوره الشعراء:وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبُونَ ﴿۲۲۷﴾]. آیا می‌خواهید مردی را بکشید که می‌گوید: پروردگار من «اللّه» است [اشاره به آیه کریمه سوره غافر: أَتَقْتُلُونَ رَجُلًا أَن يَقُولَ رَبِّيَ اللَّـهُ...﴿۲۸﴾] و شما را به عبادت خداوند یکتا که شریکی ندارد، دعوت می‌کند؟ و شما را به پیروی ازکتاب خداوند، قرآن عظیم و سنّت حق نبوی می‌خواند؟ ما فقط از شما دعوت می‌کنیم نسبت به آنچه که مخالف محکمات قرآن عظیم است، کافر شوید؛ حال چه در احادیث سنت نبوی باشد چه در تورات یا انجیل.
ای مردم! امام مهدی یک سؤال عقلانی و منطقی از شما می‌کند: چرا خداوند به محمد، عبد و رسولش، امر ننموده که اهل کتاب را به پذیرش حکم تورات و انجیل بخواند؟ جواب پروردگار را در محکمات کتاب پیدا می‌کنیم:

{وَإِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقًا يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْكِتَابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتَابِ وَمَا هُوَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَمَا هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ﴿۷۸﴾}صدق الله العظيم [آل عمران]
از آنجا که تورات و انجیل، در معرض جعل و تحریف قرارگرفته و قسمت عمده آنها تحریف شده و جعلی است، خداوند به رسولش امر فرموده که اهل کتاب را به پیروی و پذیرش حکمیت قرآن دعوت کند. اما عده‌ای از آنها از پذیرش دعوت رسول الله روگرداندند، همان گونه که علمای مسلمان در دوره دعوت مهدی منتظر از پذیرش حکمیت قرآن سرباز می‌زنند و پایشان را درست، جای پاهای یهودیانی می‌گذارند که از پذیرفتن حکمیت قرآن خودداری کردند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَىٰ كِتَابِ اللَّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِنْهُمْ وَهُمْ مُعْرِضُونَ ﴿۲۳﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
زیرا که خداوند، قرآن عظیم را مرجع حل اختلافات با تورات و انجیل و حکم‌کننده قطعی بین آنها قرار داده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّ هَـٰذَا الْقُرْ‌آنَ يَقُصُّ عَلَىٰ بَنِي إِسْرَ‌ائِيلَ أَكْثَرَ‌ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿٧٦﴾ وَإِنَّهُ لَهُدًى وَرَ‌حْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ ﴿٧٧﴾ إِنَّ رَ‌بَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُم بِحُكْمِهِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ ﴿٧٨﴾ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ إِنَّكَ عَلَى الْحَقِّ الْمُبِينِ ﴿٧٩﴾ إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَىٰ وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِ‌ينَ ﴿٨٠﴾} صدق الله العظيم [النمل].
توكلت على الله نعم المولى ونعم النّصير، وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
برادرتان امام مهدی ناصر محمد یمانی
ــــــــــــــــــــــ
* منظور «کافران به خدا » نیست، آیه به کسانی اشاره دارد که به آنچه که در قسمت اوّل آیه آمده است [روزی فرا رسد که در آن .....ونه شفاعتی]، کافرند

اقتباس المشاركة 85890 من موضوع بيان الإمام المهدي إمام العالمين إلى السلفيين وعلماء الشيعة والسُّنّة وكافة العلماء وأمّة الإسلام أجمعين ..


[ لمتابعة رابط المشاركـــــــــة الأصلية للبيـــــــــــان ]
https://albushra-islamia.com/showthread.php?p=85881

الإمام ناصر محمد اليماني
04 - 04 - 1434 هـ
14 - 02 - 2013 مـ
04:32 صباحاً
ــــــــــــــــ



بيان الإمام المهديّ إمام العالمين إلى السلفيين وعلماء الشّيعة والسُّنّة وكافة العلماء وأمّة الإسلام أجمعين..

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على كافة أنبياء الله ورسله من أوّلهم إلى خاتمهم محمد رسول الله وآلهم الطيبين ومن تبعهم بإحسانٍ إلى يوم يبعثون، أمّا بعد..

فإنّ المقام الكريم هو مقام عزٍّ ومُلك سواء في الدنيا أو في الآخرة. وقال الله تعالى:
{وَاتْرُ‌كِ الْبَحْرَ‌ رَ‌هْوًا إِنَّهُمْ جُندٌ مُّغْرَ‌قُونَ ﴿٢٤﴾ كَمْ تَرَ‌كُوا مِن جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ ﴿٢٥﴾ وَزُرُ‌وعٍ وَمَقَامٍ كَرِ‌يمٍ ﴿٢٦﴾ وَنَعْمَةٍ كَانُوا فِيهَا فَاكِهِينَ ﴿٢٧﴾ كَذَٰلِكَ وَأَوْرَ‌ثْنَاهَا قَوْمًا آخَرِ‌ينَ ﴿٢٨﴾} صدق الله العظيم [الدخان].

فانظروا لقول الله تعالى:
{كَمْ تَرَ‌كُوا مِن جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ ﴿٢٥﴾ وَزُرُ‌وعٍ وَمَقَامٍ كَرِ‌يمٍ ﴿٢٦﴾} صدق الله العظيم، ونستنبط البيان الحقّ للمقام الكريم أنه مقامُ عزٍّ ومُلك سواء في الدنيا أو الآخرة.

وكذلك المقام الكريم في جنّات النّعيم في الآخرة كما وعد الله نبيّه. تصديقاً لقول الله تعالى: بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِيمِ
{وَالضُّحَىٰ ﴿١﴾ وَاللَّيْلِ إِذَا سَجَىٰ ﴿٢﴾ مَا وَدَّعَكَ رَ‌بُّكَ وَمَا قَلَىٰ ﴿٣﴾ وَلَلْآخِرَ‌ةُ خَيْرٌ‌ لَّكَ مِنَ الْأُولَىٰ ﴿٤﴾ وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَ‌بُّكَ فَتَرْ‌ضَىٰ ﴿٥﴾ أَلَمْ يَجِدْكَ يَتِيمًا فَآوَىٰ ﴿٦﴾ وَوَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدَىٰ ﴿٧﴾ وَوَجَدَكَ عَائِلًا فَأَغْنَىٰ ﴿٨﴾ فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلَا تَقْهَرْ‌ ﴿٩﴾ وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ‌ ﴿١٠﴾ وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَ‌بِّكَ فَحَدِّثْ ﴿١١﴾} صدق الله العظيم [الضحى].

وذلك وعدٌ من الله لرسوله بمقامٍ كريمٍ في جنّات النّعيم. تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَلَلْآخِرَ‌ةُ خَيْرٌ‌ لَّكَ مِنَ الْأُولَىٰ ﴿٤﴾ وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَ‌بُّكَ فَتَرْ‌ضَىٰ ﴿٥﴾} صدق الله العظيم، وذلك هو المقام المحمود الذي يحمد الله عليه ويرضى به جدّي محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَكَ عَسَى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا} صدق الله العظيم [الإسراء:79].

وهو المقام الذي يحمدُ اللهَ عليه محمدٌ عبده ورسوله ويرضى به عليه الصلاة والسلام. تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَلَلْآخِرَ‌ةُ خَيْرٌ‌ لَّكَ مِنَ الْأُولَىٰ ﴿٤﴾ وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَ‌بُّكَ فَتَرْ‌ضَىٰ ﴿٥﴾} صدق الله العظيم. إذاً المقام المحمود مقامُ عزٍّ وملكٍ لكون مقامات أهل الجنّة متفاوتة، ومقام أهل الجنّة خير من مقام أهل النّار. تصديقاً لقول الله تعالى: {أُولَـٰئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلَامًا﴿٧٥خَالِدِينَ فِيهَا ۚ حَسُنَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا ﴿٧٦} صدق الله العظيم[الفرقان].

وأما مقام أهل النّار فقال الله تعالى:
{إِنَّهَا سَاءَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا} صدق الله العظيم [الفرقان:66].

إذاً المقام المحمود هو مكانٌ أعدّه الله لنبيّه تكريماً له فيرضى به، ومقامات العبيد بين يديّ الربّ المعبود كلّ له مقامٌ معلومٌ إلى ذي العرش حسب درجاتهم عند ربّهم حتى الملائكة ليسوا بسواء.

وقال ملائكة الرحمن المقربون:
{وَمَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَّعْلُومٌ ﴿١٦٤﴾ وَإِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ ﴿١٦٥﴾ وَإِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ ﴿١٦٦﴾} صدق الله العظيم [الصافات].

ولكن الذين يقولون على الله ما لا يعلمون من الذين لا يؤمن أكثرهم بالله إلا وهم مشركون أفتوا المسلمين أنّ البيان لقول الله تعالى:
{وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَكَ عَسَى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا} صدق الله العظيم، فقالوا إنما ذلك مقام الشّفاعة لمحمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم. ومن ثمّ نفتيهم بالحقّ إنّما المقام هو مقام العبد في جنّات النّعيم إلى ذي العرش العظيم كون الجنّة غرفاً من فوقها غرف مبنيّة. تصديقاً لقول الله تعالى: {لَكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِنْ فَوْقِهَا غُرَفٌ مَبْنِيَّةٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَعْدَ اللَّهِ لا يُخْلِفُ اللَّهُ الْمِيعَادَ} صدق الله العظيم [الزمر:20].

وأعلاها غرفة الوسيلة طيرمانة الجنّة يليها عرش الرحمن، ويلي عرش الرحمن الربّ المستوي على العرش العظيم؛ الله لا إله إلا هو فاعبدوه وحده لا شريك له ولا تشركوا به شيئاً ولا تدعوا مع الله أحداً من عبيده أن يشفعَ لكم عند من هو أرحم بكم من عباده؛ الله أرحم الراحمين، إني لكم ناصح بالحقّ فهل أنتم مهتدون؟

ويا معشر علماء المسلمين وأمّتهم، فهل تعلمون أنّ دعوةَ أحدٍ مع الله فذلك دعاء من كانوا في ضلالٍ مبينٍ؟ ولربّما يودّ أحد السائلين أن يقول: "يا ناصر محمد، أفلا تبيّن لنا قول الله تعالى:
{فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا} [الجن:18]". ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وأقول: هو دعاء الذين لا يدعون الله مباشرةً بحجّة ذنوبهم؛ بل يدعون عباد الله المقربين بأن يدعوا الله لهم، ويا سبحان ربّي! وهل العبيد المقربون أرحم بهم من الله أرحم الراحمين؟ فتعالوا لننظر في محكم الكتاب هل دعاء العبيد إلى العبيد ليشفعوا لهم عند الربّ المعبود هل هو دعاءٌ في ضلالٍ مبينٍ؟ وتجدون الجواب في محكم الكتاب في قول الله تعالى: {وَقَالَ الَّذِينَ فِي النَّارِ‌ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادْعُوا رَ‌بَّكُمْ يُخَفِّفْ عَنَّا يَوْمًا مِّنَ الْعَذَابِ ﴿٤٩﴾ قَالُوا أَوَلَمْ تَكُ تَأْتِيكُمْ رُ‌سُلُكُم بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا بَلَىٰ قَالُوا فَادْعُوا وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِ‌ينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [غافر].

فبالله عليكم يا أولي الألباب تذكّروا فتوى الله في محكم الكتاب في دعوة الذين يدعون مع الله عبيدَه من دونه أن يشفعوا لهم عند ربّهم فهل دعاؤهم في ضلالٍ؟ فتدبّروا قول الله تعالى:
{وَقَالَ الَّذِينَ فِي النَّارِ‌ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادْعُوا رَ‌بَّكُمْ يُخَفِّفْ عَنَّا يَوْمًا مِّنَ الْعَذَابِ ﴿٤٩﴾ قَالُوا أَوَلَمْ تَكُ تَأْتِيكُمْ رُ‌سُلُكُم بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا بَلَىٰ قَالُوا فَادْعُوا وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِ‌ينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم، أي وما دعاء الكافرين لعبيدِه من دونه أن يشفعوا لهم عند ربّهم أن يخفف عنهم يوماً من العذاب إلا في ضلالٍ لكون الله حرّم على عبيده أن يدعوا مع الله أحداً بل يدعون الله مباشرةً. تصديقاً لقول الله تعالى: {أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاء الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِيلاً مَّا تَذَكَّرُونَ} صدق الله العظيم [النمل:62].

وقال الله تعالى:
{وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ} صدق الله العظيم [غافر:60].

فاتقوا الله عباد الله فمن ذا الذي هو أرحم بكم من الله أرحم الراحمين؟ ولكن الدّعاء إلى عبيده ليدعوا لكم الله فذلك كفرٌ بأنّ الله هو أرحم الراحمين. ما لكم كيف تحكمون؟ فاتقوا الله يا من تقولون على الله ما لا تعلمون فقد أضللتم أنفسكم وأضللتم أمّتكم بسبب قولكم على الله بالظنّ الذي لا يغني من الحقّ شيئاً وتحسبون أنّكم مهتدون.

وربّما يودّ أحد السائلين أن يقول: "يا ناصر محمد، فهل هذا يعني أنك تنفي شفاعة العبيد بين يديّ الربّ المعبود؟". ومن ثمّ نترك الردّ عليه من الربّ مباشرة من محكم الكتاب. قال الله تعالى:
{وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْ يُحْشَرُوا إِلَى رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِيٌّ وَلا شَفِيعٌ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:51].

فهل هذه تحتاج إلى تأويلٍ؟ والجواب: إنّها آيةٌ محكمة من آيات أمّ الكتاب تنهى الذين ينتظرون شفاعة العبيد بين يدي الربّ المعبود. ولذلك قال الله تعالى:
{وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْ يُحْشَرُوا إِلَى رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِيٌّ وَلا شَفِيعٌ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ} صدق الله العظيم. وتصديقاً لقول الله تعالى: {يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فِيهِ وَلا خُلَّةٌ وَلا شَفَاعَةٌ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ} [البقرة:254].

وتصديقاً لقول الله تعالى:
{وَذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَذَكِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَلا شَفِيعٌ وَإِنْ تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لا يُؤْخَذْ مِنْهَا} [الأنعام:70].

وتصديقاً لقول الله تعالى:
{اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ مَا لَكُم مِّن دُونِهِ مِن وَلِيٍّ وَلا شَفِيعٍ أَفَلا تَتَذَكَّرُونَ} صدق الله العظيم [السجدة:4].

وربّما يودّ أحد السائلين أن يقول: "إذاً ما كيفية الشفاعة عند الله المذكورة في القرآن؟". ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وأقول: قال الله تعالى:
{قُل لِّلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا لَّهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ} صدق الله العظيم [الزمر:44].

والسؤال الذي يطرح نفسه، فهل يوجد إلهٌ غير الله حتى يشفع له الله عنده سبحانه وتعالى علواً كبيراً! حتى يقول:
{قُل لِّلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا لَّه مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ} صدق الله العظيم؟ ومن ثمّ يردّ على السائلين الإمام المهديّ وأقول: بل يقصد أنّ ليس لكم إلا رحمة الله في نفسه تشفع لكم من غضبه وعذابه إن كنتم تؤمنون أنّ الله حقاً أرحم الراحمين لا شك ولا ريب.

وبرغم هذه الآيات المحكمات من آيات أمّ الكتاب في نفي شفاعة العبيد بين يدي الربّ المعبود فأمّا الذين في قلوبهم زيغٌ عن الحقّ -والزيغ هو الشرك- فسوف يذر هذه الآيات المحكمات البيّنات من آيات أمّ الكتاب في نفي شفاعة العبيد بين يديّ الربّ المعبود فيذرهنّ وراء ظهره فيتّبع آيات الكتاب المتشابهة في ذكر الشفاعة اللّاتي لهنّ تأويل غير ظاهرهن، ثم يتبع ظاهرهن فيضل عن سواء السبيل.

ويا قوم، إنما يأذن الله لمن يشاء من عباده في تحقيق الشّفاعة في نفس الله فتشفع لعباده رحمتُه من غضبه وعذابه، ومنهم قومٌ يحبّهم الله ويحبّونه يأذن الله لهم بالخطاب فينطقوا بالقول الصواب ولم يتشفعوا لأحدٍ ولا ينبغي لهم، ولسوف أفتيكم بالحقّ في شأنهم والله الذي لا إله غيره لن يرضوا بملكوت الربّ جميعاً حتى يرضى لكونهم يعبدون رضوان الله غايةً وليس وسيلة ليدخلهم جنّته، وهل تدرون لماذا؟ وذلك لأنّ رضوان الله على عباده بالنسبة لهم هو النّعيم الأعظم من جنّات النّعيم يرونه الآن فهم على ذلك من الشاهدين.

وربّما يودّ أحد السائلين أن يقول: "وكيف يرون رضوان الله هو النّعيم الأعظم من جنّات النّعيم؟". ومن ثمّ يردّ عليهم الإمام المهديّ عبد النعيم وأقول: إنهم قومٌ يحبّهم الله ويحبّونه ومن شدة حبّهم لربهم قالوا: كيف نرضى بجنّات النّعيم وأحبّ شيء إلى أنفسنا متحسرٌ وحزينٌ على عباده الضالين؟ هيهات هيهات أن نرضى حتى يرضى. ولذلك لديهم رضوان الله على عباده هو النّعيم الأعظم من جنّته؛ أولئك اتّخذوا رضوان الله غاية فلن يرضوا حتى يرضى مهما آتاهم من الملك والملكوت وهم على ذلك من الشاهدين؛ الآن الآن الآن يجد هذا قومٌ يحبهم الله ويحبونه.

وربّما يودّ أحد السائلين أن يقول: "يا ناصر محمد، فهل قوم يحبّهم الله ويحبّونه الذين وعد بعثهم في محكم كتابه فهل يحبّون الله أكثر من حبّ الأنبياء لربّهم؟". ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وأقول: والله الذي لا إله غيره لو علم الأنبياء بحال ربّهم أنه متحسرٌ وحزينٌ لما رضوا بجنّات النّعيم حتى يرضى، وإنّما القوم الذين يحبّهم الله ويحبّونه اتّخذوا رضوان الله غاية حين أخبرهم الخبير بحال الرحمن أن ربّهم متحسرٌ وحزينٌ، وهنا توقّفوا للتفكير وتدبروا قول الله تعالى:
{إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿٢٩﴾ يَا حَسْرَ‌ةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّ‌سُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَ‌وْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُ‌ونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْ‌جِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُ‌ونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [يس].

فهنا فاضت أعينهم من الدمع، ويقول كلٌّ منهم: "إذاً لماذا خلقتني يا إله العالمين؟ فما دام تبيّن لعبدك أنك متحسرٌ وحزينٌ فبعزتك وجلالك لن أرضى بالحور العين وجنّات النعيم حتى ترضى ولم تعُد متحسراً ولا حزيناً، فما الفائدة يا إله العالمين من الحور العين وجنّات النّعيم مهما كان فيها من الملك والملكوت وأحبّ شيء إلى أنفسنا متحسرٌ وحزينٌ؟ هيهات هيهات فلن نرضى بنعيم الجنّة وحورها حتى ترضى يا أرحم الراحمين".

وأولئك قدروا ربّهم حقّ قدره وعبدوه حقّ عبادته كونهم اتّخذوا رضوان الله غايةً وليس وسيلةً ليدخلهم جنّته. وأقسم بالله العظيم من يحيي العظام وهي رميم ليجد كلُّ من كان من قومٍ يحبّهم الله ويحبّونه في أنفسهم الآن وهم لا يزالون في هذه الحياة الدنيا أنهم لن يرضوا بملكوت ربهم جميعاً حتى يرضى، والله الذي لا إله غيره لو ينال أحدهم الدرجة العاليّة الرفيعة في جنّات النّعيم فإنه لن يرضى بها، وأنّه سيتخذها وسيلةً فينفقها لمن يشاء الله مقابل رضوان الله على عباده حتى ولو توجد قمامة (مخلفات) لجنّات النّعيم ثم يقول له ربه: فما دمتَ أنفقتَ الدرجة العاليّة في جنات النّعيم حتى يرضى ربّك في نفسه فسوف يحقق الله لك ذلك ولكنه سوف يتمّ إخراجك من الجنّة إلى مخلفات أهل الجنّة، فهل ترضى بذلك؟ ليقولن كلٌّ من كان من قوم يحبّهم الله ويحبّونه: بل رضيت ربّي ما دام قد تحقق نعيمي الأعظم؛ رضوان نفسك ربّي حبيبي، فماذا أبغي من جنّات النّعيم وحورها وربّي حبيبي أرحم الراحمين متحسرٌ وحزينٌ على عباده الضالين! هيهات هيهات أن أرضى حتى ترضى، فحتى ولو كان ثمن ذلك أن ألقي بنفسي في سواء الجحيم لألقيت بنفسي ولا أبالي وليس فقط أن أكون منبوذاً في مخلفات أهل الجنّة.

فانظروا يا معشر علماء الأمّة عظيمَ إصرار قوم يحبّهم الله ويحبّونه على تحقيق رضوان الله على عباده، ولم يكتفوا فقط أن يكون هدفهم رضوان الله عليهم وحسبهم ذلك؛ بل كذلك اتّخذوا رضوان الله على عباده غاية لكون هدفهم هو في نفس الله (ليرضى)، ولن يتحقق رضوان الله على عباده حتى يكون عباده شاكرين.
تصديقاً لقول الله تعالى:
{إِنْ تَكْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنْكُمْ وَلَا يَرْضَىٰ لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ وَإِنْ تَشْكُرُوا يَرْضَهُ لَكُمْ} صدق الله العظيم [الزمر:7].

ولذلك يعيشون في هذه الحياة للوقوف إلى جانب الإمام المهديّ لتحقيق هدي الأمّة بأسرها لكي يتحقق رضوان الله على عباده لكون هدفهم ومنتهى أملهم هو في نفس الله أي رضوان نفس ربّهم؛ كونهم اتّخذوا رضوان الله غاية وليس وسيلة لتحقيق جنّات النعيم.

وأشهد لله شهادة الحقّ اليقين أنّ هدف قومٍ يحبّهم الله ويحبّونه بعكس هدفِ الشياطين لكون شياطين الجنّ والإنس لم يكتفوا بغضب الله عليهم وحسبهم ذلك؛ بل اتّخذوا غضب نفس الربّ غاية، وبما أنهم علموا أنّ الله لا يرضى لعباده الكفر بل يرضى لهم الشكر ولذلك يسعى الشياطين الليل والنّهار إلى عدم تحقيق هدي الأمم حتى لا يكونوا شاكرين وحتى لا يتحقق رضوان الله على عباده، كونهم كرهوا رضوان الله، تصديقاً لقول الله تعالى:
{ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا مَا أَسْخَطَ اللَّهَ وَكَرِهُوا رِضْوَانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ} صدق الله العظيم [محمد:28].

ولذلك يناضل الشياطين إلى عدم تحقيق هدي الأمم في كلّ زمانٍ ومكانٍ حتى لا يكونوا شاكرين فيرضى الله؛ كون الله يرضى لعباده الشكر. تصديقاً لقول الله تعالى:
{إِنْ تَكْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنْكُمْ وَلَا يَرْضَىٰ لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ وَإِنْ تَشْكُرُوا يَرْضَهُ لَكُمْ} صدق الله العظيم [الزمر:7].

فعلم شياطين الجنّ والإنس أنّ الله لا يرضى لعباده الكفر بل يرضى لهم الشكر، ولذلك قال الشيطان الرجيم في قصص القرآن العظيم:
{ثُمَّ لآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ} صدق الله العظيم [الأعراف:17].

إذاً الشياطين لم يكتفوا بتحقيق غضب الله عليهم فيتّبعوا الشهوات ويذروا الصلوات وحسبهم ذلك كلا؛ بل يسعون الليل والنّهار وهم لا يسأمون إلى عدم تحقيق رضوان الله على عباده، ولذلك يسعون إلى إضلال الأمم وعدم اتّباعهم لأنبياء الله حتى لا يكونوا شاكرين فيتحقق رضوان الله على عباده، ولكن الإمام المهديّ عبد النّعيم الأعظم وكافة عبيد النعيم الأعظم قد اتّخذنا الهدف المعاكس لهدف شياطين الجنّ والإنس فنسعى الليل والنّهار لتحقيق هدي الأمّة بأسرها كون هدفنا هو في نفس الله ليرضى، وبما أنّ الله لا يرضى لعباده الكفر بل يرضى لهم الشكر ولذلك نسعى أن يكون النّاس أمّةً واحدةً على صراطٍ مستقيمٍ يعبدون الله وحده لا يشركون به شيئاً، ولا نخشى كافة شياطين الجنّ والإنس شيئاً، وإنا فوقهم قاهرون وعليهم منتصرون بإذن الله ربّ العالمين.

ولكن هناك قومٌ من السلفيين وغيرهم أعلنوا الحرب على الإمام المهديّ وأنصاره ويسعون الليل والنّهار للصدّ عن اتّباع دعوة الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني، ومن ثمّ يردّ عليهم الإمام المهديّ المنتظَر في عصر الحوار من قبل الظهور وأقول: يا معشر السلفيين، هل أنتم من حزب الله أم من حزب الشيطان الرجيم، فما هي حجّتكم على الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وأنصاره إن كنتم صادقين؟ وربّما يودّ أن يقول الجاهلين منهم: "يا ناصر محمد اليماني، نحن السلفيون أصحاب علم الحديث نتّبع السلف الصالح أعلنّا الحرب عليك لكونك لا تؤمن بأحاديث السُّنة النبويّة وإنما تريد اتّباع القرآن وحسبك ذلك". ومن ثمّ يردّ عليهم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وأقول: ألا والله إنّني أشدّ إيماناً منكم ومن جميع المسلمين بسُّنة محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم، ويقيني بالأحاديث الحقّ فيها أعظم من يقينكم كونكم سوف تنطقون بالحديث ومن ثمّ تقولون: (والله أعلم فإن أصبتُ فمن الله وإن أخطأتُ فمن نفسي والشيطان)، ولكن الإمام المهديّ سوف ينطق بالحديث ثم يقول: والله الذي لا إله غيره لا أنطق إلا بالحقّ لا شك ولا ريب لكوني متمسك بكتاب الله وسنة رسوله الحق نورٌ على نور، وإنما أكفر بما جاء في أحاديث السُّنة مخالفاً لمحكم القرآن العظيم، ومن ثمّ أعلم أنّ ذلك حديث مفترى من قبل شياطين الجنّ والإنس يوحي بعضهم إلى بعضٍ زخرف القول غروراً، فما خطبكم يا معشر السلفيين والسُّنة والشيعة وقفتم للصدِّ لدعوة الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني حتى يتبع أهواءكم؟ ومن ثمّ أقول لكم هيهات هيهات وربّ الأرض والسماوات لا يتبع الحقّ أهواءكم ما دمتُ حياً، فإن كان لكم كيدٌ فكيدوني ثم لا تُنظروني ولسوف تعلمون أي منقلبٍ تنقلبون، أتقتلون رجلاً أن يقول ربي الله ويدعوكم إلى عبادة الله وحده لا شريك له ويدعوكم إلى اتّباع كتاب الله القرآن العظيم والسّنة النبويّة الحقّ؟ وإنما ندعوكم إلى الكفر بما جاء مخالفاً لمحكم القرآن العظيم سواء يكون في أحاديث السّنة النبوية أو في كتاب التوراة أو الإنجيل.

ويا قوم إليكم سؤال الإمام المهديّ بالعقل والمنطق: لماذا لم يأمر الله محمداً عبده ورسوله أن يدعو أهل الكتاب إلى الاحتكام إلى التوراة والإنجيل؟ والجواب نجده من الربّ في محكم الكتاب:
{وَإِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقًا يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْكِتَابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتَابِ وَمَا هُوَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَمَا هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ} صدق الله العظيم [آل عمران:78].

إذاً كتاب التوراة والإنجيل ليسا محفوظين من التحريف والتزييف وتمّ تحريف وتزييف أكثرها، ولذلك أمر الله رسوله أن يدعوهم للاحتكام إلى القرآن العظيم فتولّى فريق منهم كما تولّى علماء المسلمين في عصر دعوة المهديّ المنتظَر إلى الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم وحذوا حَذْوَ اليهود الذين تولّوا عن دعوة الاحتكام إلى القرآن العظيم. وقال الله تعالى:
{أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَىٰ كِتَابِ اللَّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِنْهُمْ وَهُمْ مُعْرِضُونَ} صدق الله العظيم [آل عمران:23].

كون الله جعل القرآن العظيم هو المرجع والحكم فيما كانوا فيه يختلفون في التوراة والإنجيل. تصديقاً لقول الله تعالى:
{إِنَّ هَـٰذَا الْقُرْ‌آنَ يَقُصُّ عَلَىٰ بَنِي إِسْرَ‌ائِيلَ أَكْثَرَ‌ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿٧٦﴾ وَإِنَّهُ لَهُدًى وَرَ‌حْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ ﴿٧٧﴾ إِنَّ رَ‌بَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُم بِحُكْمِهِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ ﴿٧٨﴾ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ إِنَّكَ عَلَى الْحَقِّ الْمُبِينِ ﴿٧٩﴾ إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَىٰ وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِ‌ينَ ﴿٨٠﴾} صدق الله العظيم [النمل]. توكلت على الله نعم المولى ونعم النّصير.

وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
أخوكم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
ـــــــــــــــــــ

اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..